خود شناسی
درحقیقت قبل از همه وحتا قبل از تعین وعقیده علاوه ازینکه ما را در جوامع ما پدران مان نام نیشان میدهند ودین مارا تعین مینمایند بعد از رشد جسمانی بزرگترین اصلی که باید به آن توجه کرد همانا خود شناسی است چنانچه در کشور اسلامی عزیز ما همیشه گویند اول خود شناسی بعد خدا شناسی ولی بدا بحال ما که هیچگاهی هم متوجه این اصل زرین نشده ایم تا زمان مرگ خدا را تقلیدی پرستش میکنیم وهمه عنعنات وکلتورهای ما متاسفانه که صبغه ی دینی بخود گرفته و اکثرا کلتور را بر مذهب مقدمتر میدانیم روی این ملحوظ خواستم خدمت علاقمندان عرض نمایم که اصل خود شناسی بزرگترین ومهمترین اصل در زندگی بشریت است.هستند انسانهایکه در درون شان باخود درجنگ اند واین چنین انسانها همه انسانهای دیگررا خوب نمی بیند برخوردعقده یی وسلیقه ای مینمایند یعنی همان دو رنگی که باخود شان دارند مخاطب شانرا نیز به همان چشم مشاهده میکنند
هرگاه انسان توانست نیروی درونی خو همان غول درون ویا ضمیر ناخود آگاه اش را یافت آنگاه درک میکند که هر انسان دو بعد شخصیتی دارد یکی بعدی که ظاهر است وبا ان بعد با هرکس تماس برقرار مینماید که متاسفانه این بعد شخصیتی عاری وخالی از کذب، دروغ دو رنگی نیست که با استعمال تنها این بعد هر انسان چهره ی اصلی اش پنهان است وناراضی، اما وقتی ضمیر ناخود آگاه اش یا همان غول درون انسان بیدار گردید دیگر آن شخص اکثرا تظاهر نمیکند عوام فریبی نمیکند چندین چهره نمیداشته نمیباشد زیرا همان غول درون وضمیر ناخود آگاه او مانع دروغ گویی و دو چهره یی او میگردد و تشویق اش میکند .همیش ضمیر نا خود آگاه که ما برایش وجدان هم میگوییم مانع هر نوع دو صورتی انسانها میگردد . برای جلو گیری از تطویل مقال این بحث را باری دیگر در ادامه میخوانیم برای فعلابه همینقدر اکتفا میکنیم .
شفق

بدون دیدگاه

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *